
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه 13 شهریور 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
**بررسی حضور زنان در همه سطوح جامعه
حضور زنان در جامعه همواره به عنوان دغدغه ای جدی مطرح بوده است؛ چه برای بانوان به عنوان افرادی که می خواهند حضور موثر خود را به اثبات برسانند و چه برای اشخاصی که به نوعی حریم زن را با این حضور گسترده مخدوش تصور می کنند و این حضور جدی را به صلاح نمی بینند.
روزنامه «جهان صنعت» در مطلبی با عنوان «امید حضور بانوان در ورزشگاه ها بر باد رفت» نوشت: شنبه خبری مبنی بر امکان خرید بلیت برای حضور بانوان در مسابقات سعود جامجهانی منتشر شد. شور و هیجان زیادی در بین بانوان شکل گرفت و تعداد زیادی بلیت برای حضور در مسابقه تیم ملی بین ایران و سوریه خریداری شد، اما هنوز چند ساعتی از انتشار خبر نگذشته بود که این رویای کوتاه تکذیب شد. اما این ماجرای چندساعته در نهایت موجب شد تا بحث حضور بانوان در ورزشگاه کلید بخورد. بحثی که سالیان سال مطرح میشد و اوج هیجان آن زمان انتخابات بود؛ درست زمانی که زنان درخواست کردند این حق مورد توجه قرار گیرد. اما حضور بانوان در ورزشگاه صدهزار نفری هنوز تحقق نیافته است. هرچند دیده شد که در مسابقات والیبال چند بار بانوان بهطور محدود در ورزشگاه حضور پیدا کردند.
در ادامه این گزارش آمده است: هرچند حضور بانوان در مسابقات والیبال نیز بسیار محدود است اما فراموش نکنید در گذشته این امکان بدون مانع وجود داشت و بعد از یک بازی که بانوان بهطور گسترده حضور پیدا کردند این امکان به کلی سلب شد. حذف صورتمساله به قطع کافی نیست و موضوع حضور بانوان در استادیومها را باید با نگاهی ریشهای و فرهنگی به سرانجام رساند.
روزنامه «آرمان» در گفت وگویی با «مینو مرتاضی لنگرودی»، فعال حوزه زنان به مساله مشارکت سیاسی زنان پرداخت و نوشت:
بی شک مشارکت سیاسی زنان در خلأ روی نمیدهد. پیشنیاز مشارکت سیاسی آموزش و آگاهی و از این مهمتر اعتماد مردم است. تمرین در زمینه مشارکت اجتماعی از طریق کار داوطلبانه در نهادهای مدنی میتواند زمینه ساز مشارکت آگاهانه سیاسی زنان شود. در عین حال از آنجا که امر سیاسی بر اغلب مسائل احاطه دارد از این رو برخی رفتارها و کارها میتواند در حوزه سیاسی بازتاب داشته باشد. زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور نباید از مدیریت کشور کنار گذاشته شوند. کنار گذاشتن زنان از مدیریت عالی کشور میتواند مشکلات متعددی را ایجاد کند و در عین حال زنان با طرح مسائل حوزه زنان از قبیل برابری حقوق زنان و نفی تبعیضها در ادارات و آموزشگاهها و صد البته با پیگیریهای مداراگرانه و مسالمتآمیز بر تحقق مطالبات خود در توسعه پایدار نقش ایفا خواهند کرد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: پیگیری مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی تصمیمسازی و تصمیمگیریهای سیاسی مثل وزارت و صدارت و ریاستجمهوری برآمده از حق زنان در اداره امور سیاسی اجتماعی کشور است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بهرسمیتشناختهشده است. پس از انقلاب مشارکت زنان در همه سطوح سیاسی پذیرفته تلقی میگردید. حق رأی زنان در صدر حقوق سیاسی، حقی بهرسمیت شناخته شده و قانونی است که زنان را در جایگاه مساوی با مردان در مقام انتخابکننده و انتخابشونده قرار میدهد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بر اساس شرع حق برابری سیاسی به زنان داده شده و ظاهرا درهای دولت به روی زنان باز است اما در عمل اغلب کرسیهای کابینه پیشاپیش توسط مردان پرشده است. زنان ایرانی با مبارزه طولانی و دشوار خود قبل از انقلاب و بعد آن موفق شدند در نگرش دولتمردان و سیاستمداران مرد ایرانی نسبت به حقوق و آزادیهای سیاسی زنان تغییراتی بهنفع برابری جنسیتی زن و مرد ایجاد و آنان را با مطالبات زنان جهت حضور در پست وزارت و ریاست و صدارت با خود همنوا کنند.
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «پایان سودای وزارت زنان»
به نقل از «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگبان نوشت: برخی فقها معتقدند که زن نباید وزیر شود. این یک نظریه فقهی است که زن نمیتواند به مفهوم شرعی ولایت داشته باشد و عدهای میگویند ریاست جمهوری و وزارت چون جزیی از آن ولایت است پس زن نمیتواند وزیر و رییسجمهور شود. این نظریه فقهی نظر جدیدی نیست که امروز مطرح شده باشد بلکه نظری است که چند صد سال در عرصههای فقهی روی آن بحث شده مانند بحثی که در خصوص قضاوت زنان مطرح است.
در ادامه این مطلب آمده است: در مقابل هم البته نظر اقلیتی وجود دارد اما نظر مشهور همان است که گفتم. طبیعتا باید در این چارچوب روی آن فکر کرد که کدام یک از این نظرات اعتبار بیشتری دارد و بر اساس آن بخواهیم عمل کنیم. نمیتوان به سادگی گفت که این بحث رجل باید به زنان هم تسری پیدا کند. اینها نیازمند استدلال و بحث علمی است و اگر در این بحث علمی به نتیجه برسند خب هیچ مشکلی نیست ولی اگر نرسیدند نباید این را به یک مساله و موضوع سیاسی تبدیل کنیم چون بحث فقهی و علمی است و باید در آن چارچوب عمل شود.
**مشکلات اجتماعی؛ دست اندازهایی بر سر راه جامعه پویا
جامعه ای که می خواهد پویا باشد یا در حال گذار فرهنگی است بی شک با دست اندازها و مانع های زیادی روبرو خواهد بود. در جامعه بیش از 70 میلیون تنی ایران نیز این مشکلات و چالش ها هر روز به گونه ای رخ می نماید و مردم و مسوولان را به ارایه راه حل های مهمی برای کم کردن این آسیب ها وا می دارد.
روزنامه «اطلاعات» در گفت وگویی با «انوشیروان محسنی بندپی»، رییس سازمان بهزیستی کشور با عنوان «بیکاری بزرگ ترین مانع ازدواج است»، آورد: پدیده مجردسالمندی مخاطره و معضل کشور در دهه آینده است. بسیاری از افرادی که ازدواج نکردهاند اولین دلیلشان این است که شغلی ندارند و به این دلیل نمیتوانند تشکیل خانواده دهند. بنابراین با توجه به اینکه در سال اقتصاد مقاومتی (تولید و اشتغال) هستیم رهبر معظم انقلاب هم تاکید جدی بر این مساله دارند و دولت تدبیر و امید در اینباره اهتمام جدی دارد، نیازمند رشد اشتغال هستیم تا بتواند یکی از تهدیدهای جدی را رفع کند. باید تلاش کنیم میل به تشکیل خانواده، میل به داشتن فرزند را در افراد مجرد تقویت کنیم. در این زمینه اقدامات چندجانبهای لازم است تا بهعنوان یک پروتکل، هر دستگاه مسئول ایفای وظیفه کند تا پدیده مجردسالمندی کشور را تهدید نکند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: تقویت مهارتهای زندگی و افزایش توانمندی و حمایتهای روانی و اجتماعی در سنین پایه یکی از اقدامات در زمینه کاهش طلاق بوده است. آمار نشان میدهد 47 درصد طلاق در پنج سال اول زندگی رخ میدهد و این نشان میدهد هنوز نتوانستهایم زندگی مشترک را برای زوجهای جوان تفهیم کنیم. در استان یزد آموزشهای پیش از ازدواج را اجباری کردیم و این کار در سال 97 در 11 استانی که آمار طلاق در آن زیاد است، انجام میشود. در ابتدای بروز اختلاف میان زوجین با توجه بهنوع مشکل بهوجودآمده برای آنها مشاوران اختصاصی انتخاب میکنیم و کسانی هم که توان مالی نداشته باشند، سازمان بهزیستی حق مشاوره را میپردازد. در طول یکسال از آغاز به کار این سامانه در مشهد 1ر8 درصد کاهش طلاق داشتیم و 30 درصد مراجعه به دادگاه کمتر شده است.
روزنامه «تجارت» در گزاشی با عنوان «معضل کودکان بی هویت» نوشت: در سال های گذشته، بسیاری ازاتباع بیگانه به صورت غیرمجاز به ایران وارد شدند و برخی از آنان با زنان ایرانی ازدواج های غیرقانونی داشته و صاحب فرزندانی شده اند. بازگشت تعدادی از این اتباع بیگانه به کشورهای خود، همسران ایرانی این افراد در ایران را با کودکان بی سرپرست و فاقد شناسنامه و هرگونه اوراق هویتی روبه رو ساخته که در اصطلاح از آن با عنوان کودکان بی هویت نام برده می شود. در قانون «تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» مصوب 1385 نیز تا رسیدن این کودکان به سن 18 سالگی هیچگونه تدبیر حمایتی برای آنان پیش بینی نشده است. تعیین مهلت برای اتباع بیگانه دارای ورود غیرمجاز برای ثبت نام و گرفتن مدرک لازم برای تبدیل به وضعیت پناهنده یا آواره مجاز، اعطای تابعیت ایرانی به زوج خارجی یا تسهیل در اعطای تابعیت به آنان از جمله راه حل هایی است که می توان مورد استفاده قرار داد، ولی به نظر می رسد راه حل اصلی را باید به قانونگذار واگذار کرد تا با ایجاد تغییراتی در قانون مدنی و حفظ تابعیت ایرانی برای زنان ایرانی در صورت ازدواج با اتباع خارجی و توسعه سیستم خون به مادران ایرانی، مانع از به وجود آمدن کودکان بی هویت شود.
در ادامه این گزارش به نقل از «سمیه محمودی»، نماینده مجلس دهم می خوانیم: شکل عمده ای که این زنان با آن مواجه هستند رها شدن توسط همسرانشان است که باعث شده با مشکلات متعددی به ویژه مشکلات معیشتی روبرو شوند این در حالی است که اگر اسناد هویتی به کودکان آنها اختصاص یابد بخش عمده ای از مشکلات آنها مرتفع خواهد شد. این کودکان در ایران زندگی می کنند و رفع مشکلات آنها باید از مسوولین مورد توجه قرار گیرد؛ به هیچ وجه برای ما مقبول و مطلوب نیست که برخی در کشور بدون هویت زندگی کنند بنابراین نیاز است طرح های مربوط به این کودکان هرچه سریعتر در دستور کار پیگیری قرار گیرد زیرا هرچه زمان بگذرد مشکلات ناشی از بی هویتی کودکان افزایش می یابد.
روزنامه «همدلی» در گزارشی با عنوان «تجاوزهای خاموش» نوشت: خبر شوکآور است و از آن تیترهای وحشتناکی دارد که چشم را روی خود بکشاند تا واژه «تجاوز» که حالا دیگر آنقدرها هم خواننده با آن بیگانه نیست، با جولانی تازه، خودی نشان دهد؛ شوک اصلی اما این نیست؛ «دختران کمتوان ذهنی» ناباورانه خود را زیر بار تجاوزی میبینند که باورش نه تنها برای یک شهر بلکه برای سرزمینی به وسعت تمامی معیارهای فرهنگی، ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی، غیرممکن است. سازمان بهزیستی کشور، میگوید «گزارشی از یک تعرض/ دخترانی که خانههای بختشان سیاه است»، آنطورها هم که خبرگزاری مهر، میگوید سیاه نیست و صرفا نمیشود با اتکا به گفتار و نقل قولهای شنیدهشده اقدام به درج خبر کرد و اصلا معلوم نیست از طرف آدمهای معتبر نقل شده باشد یا خیر و اینکه در هر صورت اگر خبر هم صحت داشته باشد، نباید زحمات شبانهروزی خیل عظیم افراد خدمترساننده به کمتوانان عزیز ذهنی بیسرپرست و بدسرپرست را نادیده گرفت.
در ادامه این گزارش می خوانیم: دختر 30 سالهای که به گفته یکی از مددکاران «یک مرکز نگهداری بهزیستی»، از سوی کارمند تاسیساتی مورد تجاوز قرارگرفته، تنها 20 درصد معلولیت دارد. مددکار، این قضیه را به اطلاع مدیر مرکز رسانده، او گفته که دختر را میفرستد یک مرکز دیگر؛ نیروی تاسیساتی قبلا دو دختر دیگر را هم اذیت کرده و آن دو دختر جاهای دیگر منتقل شدهاند؛ یکبار هم به یک مددکار تعرض کرده؛ به طور موقتی سر کار نیامده و دوباره برگشته. ممکن است مدیران و حتی مسئولان ذیربط بگویند که معلول ذهنی درک و دریافتی از تجاوز ندارد و این گفته آدم را یاد قضیه ناظمی میاندازد که سال 93، در یکی از مدرسههای تهران به شش دانشآموزان پسر خود، تجاوز کرده بود و مسئولان، آن موقع گفته بودند که دانشآموز هم خودش خواسته. بعد هم تاسیساتی متجاوز اگر برای خوشآمد کمتوانها این کار را کرده باشد، در مورد مددکار خانم دلیلش چه بوده؟ اینجاست که ذهن به سمت یک جانبداری بیدلیل از فرد متجاوز میرود و هزار سوالی که چرا آن ناظم و این تاسیساتی اینطور آزادند.
**کتاب خواندن، ارزشی غیر قابل جایگزین
کتاب همیشه ارزش و اهمیت خود را در میان قشرهای مختلف جامعه دارد و با تمام پیشرفت های حاصله در زمینه های تکنولوژی روز دنیا، اما همچنان اهمیتی که کتاب در پرورش روح و روان انسان دارد و اعتباری که خواندن برگ های زرین کتاب به انسان می دهد با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست.
روزنامه «ایران» در گفت وگویی با «عباس مخبر»، مترجم، مدرس و اسطوره شناس باعنوان «برخی هنوز گمان میکنند که کتاب مخرب است!»، آورد: در پاســـخ به این پرســـش که شـــرایط نشـــر امروز راچگونه ارزیابی میکنم معتقدم که باید از ناشـــرهای مختلف نظرســـنجی کرد چون ممکن است شرایط برای یکی بهتر شده باشد و برای دیگری بدتر. بستگی دارد به اینکه با کدام ناشر قرارداد داشته باشی و کتاب به دست کدام بررس بیفتد. برخی ناشـــران در ارشاد مسأله دارند و برخی نه، برخی اهل لابی هستند و برخی نیســـتند؛ البته لابی کردن به دموکراســـی کمک نمی کند بلکه باید ایستاد، بحـــث کرد و چانه زنی کرد تا فضا باز شـــود. اگر چه به نظر می رســـد دولت روحانی دلش میخواهد فضا را بازتر کند اما در مقابل مشکلات اقتصادی، بیکاری و درگیری های سیاســـی، مســـائل فرهنگی خود به خود در اولویت چندم قـــرار می گیرند.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: متأســـفانه فرهنگ در همه جای جهان نخســـتین قربانی کســـر بودجه دولت هاست. موضوع ممیزی در دولت های مختلف نوســـان دارد. افزایش تولید آثار فرهنگی و رشد فناوری ارتباطی در نهایت سانسور را بلاوجه خواهد کرد. وقتی در فرودگاه «هیترو» لندن سالانه بیش از 50 میلیون مسافر وارد و خارج می شوند دیگر نمی توان چمدان ها را یکی یکی گشت! در ارتباط با کتاب هم همین طور است، وقتی تولید از حد و مرز خاصی عبور کند دیگر غیر قابل سانســـور می شود. گسترش وسایل ارتباط جمعی سانسور را بی معنا کرده و خواهد کرد، منتهی به قول «رومن گاری»: «در آن سالهای سگی ما دیگر مرده ایم.» واقعیت این است که گورستان ها پر اســـت از آرزوهای بر باد رفته آدم هایی که فکر می کردند در طول زندگی خودشان برخی مسائل حل می شود.
روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «وقتی کتاب عاشورایی می شود» به نقل از محمدرضا سنگری، دبیر علمی جایزه کتاب سال عاشورا نوشت: از زمان تشکیل هیات علمی در بنیاد دعبل که حدود هشت سال است، تاکنون ما به دنبال راههایی برای ترغیب اهالی قلم برای پرداخت ژرف به موضوع عاشورا بودهایم و بر همین مبنا به این نتیجه رسیدیم جایزه کتاب سال عاشورا را به صورت مستقل از دیگر جوایز ادبی برگزار کنیم که در نخستین دوره آن در سال 94، کتابهای پنج سال پیش از آن گردآوری و داوری شد. به باور ما عاشورا فرهنگی زاینده و پویاست، پدیدهای است کاملا امروزی و حتی نه برای امروز که برای فردای ماست و برای ما نه فقط پیام سیاسی و انقلابی که پیامهای انقلابی و اخلاقی دارد. عاشورا آبروی ما و تشیع است و به آن هویت داده است. به باور من این جایزه میتواند عامل مهمی در پالایش همه آن چیزی باشد که این حرکت عمیق در خود داراست.
در ادامه این گزارش می خوانیم: به دست آوردن تصویر واقعی از تولیدات مکتوب با موضوع عاشورا، شناخت نویسندگان و هنرمندان برتر در این حوزه، قدردانی از نویسندگان برتر، کشف حوزههای کمتر دیده شده و نقد آثار و معرفی آنها، مهمترین دلایلی است که ما را به سمت ایجاد این جایزه حرکت داده است. سنگری افزود: در این دوره ما موفق به گردآوری 340 اثر منتشر شده در دو سال 94 و 95 شدیم که در 19 رشته با عناوین فرهنگ و تاریخ، شعر، نوحه، پژوهش ادبی، ادبیات نمایشی، ادبیات داستانی، هنر خوشنویسی، تصویر و عکس، هنرهای تجسمی، پژوهش هنری، شعر کودک و داستان کودک و نیز تصویرگری و ترجمه داوری شده است و حاصل آن هفت برگزیده و 11 شایسته تقدیر است. سنگری از برپایی مراسم تجلیل و تکریم از مرحوم علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در مراسم پایانی این جایزه خبر داد که 14 شهریور سال جاری برگزار میشود.
روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «زندگی روزمره در کتابهای درسی» نوشت: کتابهای درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانشآموزان در نظامهای آموزشی محسوب میشود و در توسعه و اثربخشی نظام آموزشی کشور ما نیز نقش مهمی دارد. دهقان فداکار، روباه و زاغ و ژاله و گل از جمله عناوینی است که هر کدام برای برخی از ما، یادآور خاطرههای تلخ و شیرین کودکی است؛ درسهایی که با آنها نه فقط سواد خواندن و نوشتن، بلکه درس از خودگذشتگی، مهربانی و دوستی را میآموختیم. به راستی بیشترین رهیافتی که از کتابهای درسی یاد میگرفتیم چه بود و چه میزان این آموزش در زندگی فردی و اجتماعی هر کدام از ما تأثیر داشت؟ تغییراتی که در کتابهای درسی شاهد آن بودهایم، تا چه اندازه توانسته است روحیه اجتماعی، ایثار و از خودگذشتگی را در کودکانمان تقویت کند و تا چه میزان نقصها و کاستیهایی را که در کتابهای ویرایش قدیم وجود داشت، برطرف سازد؟
در ادامه این گزارش به نقل از فرزاد شادافزا عضو گروه آموزشی «ای ـ تیم» در رابطه با تغییرات ایجاد شده اخیر در کتابهای درسی می خوانیم: طی چند سال گذشته در سیستم آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد و دبستان از 5 کلاس به 6 کلاس تبدیل شد. به دنبال این دگرگونی، روند تغییرات کتابها را هر ساله شاهد بودهایم که این موضوع به دلیل اصلاح کتابها نبود، بلکه به دلیل همگامشدن با متد جدید آموزش و پرورش و 6 ساله شدن مقطع ابتدایی بود. ذهن یک کودک همیشه کنجکاو است و به دنبال کشف مسائل جدید و یافتن پاسخ برای سوالات بیپایانش، که این موضوع ریشه در ذات انسان دارد. چیزی که در دانشآموزان مقطع ابتدایی زیاد دیده میشود؛ اما هنگامی که همان کودک بزرگ میشود و به دبیرستان راه پیدا میکند، تمامی ذهن و دنیای پیرامون او را امتحان و کنکور احاطه میکند و دیگر جایی برای بروز خلاقیتهایش باقی نمیماند. با وجود این نگرشها، آموزش و پرورش با ایجاد تغییرات در کتابهای درسی، به دنبال ایجاد انگیزه در دانشآموزان برای تحصیل و بالا بردن سطح کیفیت آموزش نه فقط در کلانشهرهای با امکانات مثل تهران، بلکه در تمامی شهرها و نقاط ایران بوده است.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: عشرت کراری**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**ع ک**2002**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.